چو مشک از ناف عزلت بو گرفتم
به تنهائی چو عنقا خو گرفتم
#نظامی
پ.ن:زیاد با سبک نظامی حال نمی کنم ولی در بعضی از مصرع هاش مفاهیمی هست که کاملا باهاشون همذات پنداری می کنم.
عنقا :مرغی افسانهای که مظهر عزلت یا نایابی است
عزلت:گوشهنشینی؛ خانهنشینی؛ دوری و کنارهگیری از مردم
صائب تبریزی هم در این رابطه میگه:
ما رخت خود به گوشهٔ عزلت کشیدهایم
دست از پیاله، پای ز صحبت کشیدهایم
پ.ن:در یادداشت های قدیمی وبلاگ نوشته بودم که افرادی که کمتر در مناسبت های اجتماعی و مهمانی ها حاضر می شوند ، افراد گوشه گیر و انزواطلبی نیستند،بلکه افراد صادقی هستند که نمی توانند با شخصیت های ساختگی و غیرواقعی دیگران در اینگونه مجالس کنار بیایند.