بابی پسر بد» (انگلیسی: Bad Boy Bubby) یک فیلم در سبک کمدی و جنایی به کارگردانی رالف ده هیر است که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد. بابی پسر بد یک فیلم متفاوت در ژانر جنایی - روانی است.
بابی پسری است که از کودکی در یک اتاق با مادر خود بزرگ شده و هیچگاه بیرون آن اتاق را ندیده است. بعد از 35 سال پدر بابی باز می گردد و بعد از پاره ای اتفاقات بابی از اتاق خود خارج می شود و به دنیایی پا می گذارد که در ان فقط می تواند صدای دیگران را تقلید کند...
+جزو 10 فیلم برتری که تا به حال دیدم
پیانو (به انگلیسی: The Piano) فیلمی درام به کارگردانی جین کمپیون و محصول سال ۱۹۹۳ میلادی است. داستان فیلم به مقطعی از زندگی یک بانوی پیانیست لال بهنام «آدا» در اواسط قرن نوزدهم میلادی میپردازد. آدا (با بازی هالی هانتر) به همراه دختر خردسالش به جزیرهای دوردست میروند تا با مردی که پیش از آن هیچگاه او را ندیده ازدواج کند. دیگر نقشآفرینان اصلی فیلم پیانو هاروی کایتل، سَم نیل و آنا پاکوین هستند.
پیانو در چهل و سومین دورهٔ جشنوارهٔ کَن (۱۹۹۳) ۲ جایزهٔ مهم نخل طلای کن (بهترین فیلم) و بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد. این فیلم در در ۶۶اُمین دورهٔ اهدای جوایز اسکار (۱۹۹۴) نامزد دریافت ۸ جایزهٔ اسکار بود که در رقابت با فیلمهایی همچون فهرست شیندلر و فیلادلفیا، برندهٔ ۳ جایزهٔ اسکار شد. جین کمپین که بهغیر از کارگردانی، فیلمنامهٔ پیانو را هم نوشته بود، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اوریژینال را از آن خود کرد. او در آن سال نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی هم بود و دومین «کارگردان زن» در تاریخ مراسم اسکار بهشمار میآید که نامزد دریافت این جایزه بودهاست. هالی هانتر برندهٔ اسکار بهترین بازیگر زن شد و آنا پاکوین (بازیگر خردسال فیلم) هم اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد.
موسیقی متن فیلم پیانو را مایکل نایمن ساختهاست. نایمن در سال ۱۹۹۳ برای موسیقی متن این فیلم جایزهٔ بهترین موسیقی متن را از انستیتوی فیلم استرالیا و انجمن منتقدان فیلم شیکاگو دریافت کرد. موسیقی متن پیانو که در سال ۱۹۹۴۴ و در قالب آلبوم ساندترک فیلم، با برچسبویرجین رکوردز روانهٔ بازار شد بیش از ۱ میلیون نسخه فروش داشت و نام نایمن را بهعنوان یک آهنگساز برجسته در سطح بینالمللی مطرح کرد.این آلبوم ۱ سال، پرفروشترین اثر «جدول آلبومهای کلاسیک بیلبورد» بود.
منبع:ویکیپدیا
بوی خوش زن (به انگلیسی: Scent Of a Woman) فیلمی درام به کارگردانی مارتن برست و محصول سال۱۹۹۲ و شرکت یونیورسال استودیوزاست. این فیلم بازسازی یک فیلم ایتالیایی با همین نام به کارگردانی دینو ریسی است. بازی ماندگار و به یادماندنی آل پاچینو در نقش سرهنگ کلنل در این فیلم تمامی جوایز مهم سینمایی از جمله اسکار و گلدن گلوب را برای او در همان سال به ارمغان آورد. نقشی که از آن به عنوان یکی از ماندگارترین نقش آفرینیهای تاریخ سینما یاد میشود. سکانس رقص تانگو آل پاچینو در این فیلم بسیار تمجید شده و معروف است.
در این فیلم آل پاچینو، کریس اودانل و فیلیپ سیمور هافمن به ایفای نقش پرداختند. فیلم در مورد یک دانشجوی کالج میباشد که برای جبران هزینه تحصیل خود به دنبال کار میگردد و سرانجام شغل پرستاری آخر هفته از یک افسر نابینای ارتش آمریکا به نام سرهنگ فرانک اسلید با بازی آل پاچینو را به دست میآورد.
آخرین تانگو در پاریس (به ایتالیایی: Ultimo Tango a Parigi) فیلمی درام فرانسوی/ایتالیایی ساخته برناردو برتولوچی است. در این فیلم بازیگرانی چون مارلون براندو، ماریا اشنایدر و ژانپیر لئو حضور دارند.این فیلم در مورد تنهایی نسل هاست و نگاه بسیار تلخی به روابط بشری دارد. این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بیمهری واقع شدهاند؛ یکی از طرفِ زن سابق خود که به او خیانت کرده، و یکی از طرفِ کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را بازیچه میپندارد. این دو، بهطور اتفاقی، در یک خانه، که به لطفِ فیلمبرداریِ خوب، نمودی بسیار سرد و دلگیر دارد، با هم برخورد میکنند، ولی با دو دید متفاوت نسبت به یکدیگر: دختر جوان که پشت و پناهی میجوید، پس از مدتی به مردِ جااُفتاده علاقهمند میشود، ولی مردِ بدبین، با رفتار آزارگرانهای که با این دختر دارد، در صدد انتقام از نوع جنس زن است (زن سابقش پس از مدتها خیانت به وی، خودکشی کرده). با این همه، در پایانِ فیلم، نظرهای این دو مرد و زن در جهت عکس حرکت میکند: مرد عاشقِ دختر جوان میشود، و دختر، به علتِ اینکه فکر میکند از او سوءاستفاده شده، میخواهد مرد را ترک کند. این، برای داستان، پایانی تراژیک رقم میزند.
ماریا اشنایدر بازیگر زن فرانسوی فیلم دربارهٔ صحنهای از فیلم که حاوی صحنههایی از آمیزش جنسی مقعدی است اعلام کرده که این قسمت درفیلمنامه نبوده و مدتی بعد افزوده شد او میافزاید که باید در این مورد وکیل میگرفتهاست چون نمیتوان کسی را مجبور به بازی در قسمتی از فیلم کرد که در فیلمنامه نیست. اشنایدر اشکهای خود در این صحنه را واقعی عنوان کرده است. او همچنین کارگردان فیلم را جاکش نامیده و بازی در این فیلم را تنها اشتباه زندگی خود دانستهاست. مارلون براندو نیز دربارهٔ بازی دراین فیلم گفتهاست این فیلم او را تحقیر کرده است.
راننده تاکسی (به انگلیسی: Taxi Driver) فیلم تریلر روانشناسانه نئو نوآر آمریکایی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و نویسندگی پل شریدر، و محصول سال ۱۹۷۶ است. فیلمبرداری شده در شهر نیویورک کمی بعد از پایان جنگ ویتنام، و رابرت دنیرو، جودی فاستر، آلبرت بروکس، سیبل شفرد، هاروی کایتل، لئونارد هریس و پیتر بویل ستارگان این فیلم هستند.
این فیلم به عنوان یکی از مهمترین و جنجالبرانگیزترین فیلمهای تاریخ سینما و همچنین توسط منتقدان، کارگردانان و مخاطبان به عنوان یکی از بهترینترین فیلمهای تمام ادوار شناخته میشود. اگرچه این فیلم نامزد ۴ جایزه اسکار (بهترین فیلم، بهترین هنرپیشه مرد برای رابرت دنیرو، بهترین هنرپیشه مکمل زن برای جودی فاستر و بهترین موسیقی فیلم) شد ولی نتوانست هیچکدام را تصاحب کند. درعوض با درخشیدن در فستیوال فیلم کن که معتبرترین جشنواره سینمایی جهان محسوب میشد، توانست جایزهٔ نخل طلای این جشنواره را از آن خود کند. این موفقیت نام اسکورسیزی را بر سر زبانها انداخت.
با وجود نامزد شدن رابرت دنیرو به خاطر بازی در نقش تراویس بیکل ۲۶ ساله برای دریافت اسکار، پیتر فینچ به خاطر فیلم شبکه کار برجسته سیدنی لومت فقید این جایزه را دریافت کرد. بهعلاوه بازی جودی فاستر ۱۲۲ساله در نقش روسپی خردسال در این فیلم باعث شهرت او شد. اجرایی که برایش جایزهٔ بهترین بازیگر نوپای بفتا (آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا) را نیز به ارمغان آورد. البته حضور کودکی خردسال (جودیِ ۱۲۲ ساله) در فیلمی با صحنههای خشن و غیراخلاقی حواشی و انتقاداتی را نیز برای فیلم بوجود آورد.
داستان:
تراویس بیکل (رابرت دنیرو) شخصیت اصلی این فیلم جوان ۲۶ ساله است که از کمخوابی مزمن رنج میبرد. او که برای فرار از بیخوابی شغل تاکسیرانی در شب را انتخاب میکند، هرچه بیشتر با جنایتها در سطح شهر نیویورک آشنا میگردد. در این میانه تراویس با بتسی (سیبل شفرد) که یکی از داوطلبان حاضر در دفتر انتخاباتی سناتور چالز پالانتین، که نامزد انتخابات ریاست جمهوری است، آشنا میگردد. با وجود اینکه بتسی در ابتدا از روی کنجکاوی به شخصیت تراویس علاقهمند میشود، به علت عدم رفتار مناسب از سوی تراویس، او را رد میکند. رفتار نامناسب تراویس در دعوت کردنِ بتسی به دیدن یک فیلم پورن در سینما (که خود تراویس به طور مرتب میبیند) به اوج میرسد.
پس از ناامید شدن از بتسی، روند فروپاشی روانی که در تراویس آغاز شده بود، سرعت میگیرد. بدین ترتیب تراویس بنا را بر این میگیرد که با خشونت جلوی فساد را بگیرد و جامعهای را که برای دفاع از آن در جنگ ویتنام شرکت کرده است را، دوباره نجات دهد. در همین راستا، او تمرینات بدنی را آغاز میکند و تعدادی اسلحه از یک دلال اسلحههای غیرمجاز میخرد. یکی از معروفترین صحنههای فیلم موقعی رخ میدهد که تراویس در مقابل آیینه به تمرین با اسلحههای خود مشغول است و به طرز تهدیدآمیزی به خود در آینه میگوید «داری با من حرف میزنی؟ تو داری با من حرف میزنی؟! ... حالا ما با هم حرف میزنیم!» و اسلحه مخفی خویش را از توی آستین بیرون میکشد.
منبع:.ویکیپدیا